از تو دلگیرم که نیستی کنارم

یعنی طوری شده که با وجود این شرایط حاکم بر سایت ایران خودرو هر روز کلی آدرنالین ترشح میکنم و بعد از نهایت 20 دقیقه تخلیه میشم .
خداییش باید دید موفق میشم یا نه؟!

امروز تولد رایان
روز تولد پسرم - عشقم .
آرزوم اینه که در نهایت سلامت باشم و در نهایت سلامت بزرگ بشه و منم شاهد بزرگ شدنش باشم.
دوست دارم ببینم که مرد موفقی شده.
یک مرد کامل و به تمام معنا.الهی که دورت بگردم پسر مامان.
یعنی وقتی شمع تولد دو سالگیش رو فوت میکرد می شد کامل خوشحالی رو تو چهرش خوند.
همیشه شاد باشی پسر کوچکم .

از دست امیرعلی دلگیرم.
و جالب اینجاست که وقتی میبینی من ناراحتم به جای اینکه بیاد و سعی کنه نقش یک مسکن رو داشته باشه سریع میره تو قیافه که یک وقت عقب نمونه.
چند روز پیش وقتی داشتیم میرفتیم دیدن زهرا تو ماشین بهش گفتم امیرعلی امروز خیلی دلم خواست 20 ساله می بودم.
گفت چرا؟گفتم نمیدونم و بعد به شوخی گفتم برای اینکه جونی کنم.
ایشون هم نه گذاشت نه برداشت از یک اصطلاح بد استفاده کرد و جالب اینجاست که بازم کوتاه نیومد و پشت بندش گفت چه غلطا !!!!!!

از اون روز خیلی دارم فک میکنم به اینکه چرا؟واقعا چرا باید این حق رو به خودش بده که با وجود اینکه زن و بچه داره به فکر تفریحات و خوشگذرونی خودش که کشیدن قلیون هست حتما برسه حتی با وجود مخالفت من اما من اگر بخوام کاری بکنم میشه چه غلطا و ....؟

دیشب خونه مادرشوهرم بودیم و با مجیدآقا رفتن برای قلیون.
منم رایان و بچه ها رو برداشتم و رفتیم پارک نزدیک خونشون به بازی کردن.
هر چی منتظر شدم که شاید بیاد دیدم خبری نشد.
از اخر دیدم نیومد و برگشتیم خونه.

جالب وقتی رسیدم خونشون کفشاشو که دم در دیدم جا خوردم؟
اصلا انگار آب سرد ریختن روم.

وقتی دیدمش که خوشحال نشسته و داره گل میگه و گل میشنوه یک جوری شدم.جالب همونجا که چیزی هم نگفت که بیا بشین.بعد که رفتم چایی بریزم برای خودم یادش اومده که یک تعارفی هم بکنه.

میخواستم بگم آفرین.
آفرین که اگر من حالا حالاها هم نمی اومدم شما به خودت زحمت نمی دادی بیای سراغ زن و بچت.
جالبیش اینه که اگر من هر جای دیگه ای بودم به جز خونه مادرشوهرم اگر این حرکت رو میزدم مطمن بودم که میگفت این موقع شب چرا رفتی صبر میکردی تا من بیام.
اما دیشب انگار خیلی هم خوشحال بود که من نبودم و خودشم کنارم نبود .

بعدش اومده کنارم نشسته میگه خب می اومدی میشستی؟میخواستم بگم ببخشید تمام اتاق پر بود من کجا میشستم دقیقا؟
دم در؟

ازش دلگیرم ......