خیلی دوست دارم که بتونم باهات کنار بیام.
ولی حتی یک دونه از سلول های وجودمم باهات همراه نیست.
واقعا نمیتونم به بودنت فک کنم.
شرایط روحیم اصلا قدرت پذیرش یک فرزند دیگه رو نداره.
نمیدونم چه جوری باید با خودم و حس بلاتکلیفیم کنار بیام.
میترسم از اینده پیش رویی که بخواد با وجود بودنت شکل بگیره ....
میترسم از آینده پیش رویی که بخواد با نبودنت شکل بگیره ...
میبینی در هر دو صورت ترس با من هست.
در هر دو صورت حتما چیزی برای این هست که نزاره من در آرامش باشم
شیرمادر یا شیرخشک...
برچسب : نویسنده : faslemaryam بازدید : 181