گذر زندگی

ساخت وبلاگ

هر وقت میریم سمت طرقبه و تو حال و هوای کوه و کمر همش به این فکر میکنم که چرا گذر زندگی داره این قدر زود میره جلو.
چرا من مثلا خیلی زودتر از اینا این طرقبه و خونه هاشو کشف نکرده بودم .
شاید اگر زمان مجردی هم این حس و حال رو داشتم حتما به این فکر می افتادم که یک باغی باغچه ای چیزی برای این روزای خودم بگیرم.
اما متاسفانه تو اون سن و سال عقلت به این چیزا نمیکشه .

چه میدونم خیلی وقتا خیلی چیزا تو ذهنم میچرخه که به رایان بگم که پسرم تا میتونی از روزهای زندگیت لذت ببره 

پسرم قدر خودت رو بدون و برای هر روز زندگیت درست زندگی کن.گاهی وقتا دختر و پسرایی که بیکار هستن و مشغول بیهوده گذر کردن عمرشون رو میبینم خیلی زجر میکشم و میگم کاش رایان من به حدی فهمیده باشه که یاد بگیره درست زندگی کنه ولی شاد زندگی کنه.
 

نمیدونم نمیشه دستور زندگی کردن بهت بدم چون خودت باید راهتو پیدا کنی ولی ازت میخوام درست راهتو پیدا کن .

چه میدونم از کجا رسیدم به کجا

شیرمادر یا شیرخشک...
ما را در سایت شیرمادر یا شیرخشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faslemaryam بازدید : 135 تاريخ : جمعه 10 تير 1401 ساعت: 5:42